سال مرگ ریکاردو ریش

✔️ رمان سال مرگ ريكاردو ريش را مي‌توان يك اثر اقتباسي بر شمرد چرا که شخصيت اول آن مردي است كه از يكي از داستان‌هاي خورخه لوييس برخس وام گرفته شده است. خود ساراماگو در مقدمه شرح مفصلي از ارادتش به بورخس مي‌نويسد و علت نوشتن اين رمان را عدم توانايي اش در جدا شدن از ريكاردو ريش آن مرد هميشه تنها مي‌داند. داستان در هوايي وهم آلود نگاشته شده است. به راستي نوشتن يك رمان با مضمون تنهايي انسان بدون آنكه نيازي به تاب و خروش زيادي باشد كار دشواري است و از آن سخت تر جذب مخاطب است. كاري كه ژوزه ساراماگو استادانه از پس آن برآمده و شاهكاري در حد بهترين رمان‌هاي خويش نگاشته است.
ریکاردو ریش به سال ۱۸۸۷ در پورتو متولد شده است. او در کالج یسوعیان پرورش یافته و پزشک شده است. ریکاردو مشروطه‌طلب معتقدی است که در ۱۹۱۹ جمهوری پرتغال را ترک می­کند و در برزیل مستقر می‌شود. مردم او را بیشتر به شاعرانگی میشناسند. چکامه‌های او ستایشگر سروشان روستا و خداوندان است. بدین ترتیب است که فرناندو پسوآ، شاعر پرتغالی، یکی از مهمترین نامهای دیگر نویسنده است.
سال مرگ ریکاردو ریش این نام دیگر را به صحنه می‌آورد که چند روز پس از مرگ شاعر، در ۳۰ نوامبر ۱۹۳۵، به لیسبون می‌آید. ژوزه ساراماگو، با ذوقی سرشار شخصیتی را که خود خیالی است در ماجرایی خیالی وارد می‌کند و، بدین ترتیب، در مدت زمان یک رمان، او را پس از آفریننده‌اش زنده نگاه می‌دارد.